پی بردن به نقش سیاست در ورزش،به بررسی استفاده از قدرت در باشگاهها،لیگ ها و بدنه های اجرایی ورزش در سازمانهای بین المللی ورزشی مانند«کمیته ی بین المللی المپیک»و فدراسیونهای بین المللی نیاز دارد؛سیاستهایی که فاصله ی میان بخشهای عمومی و خصوصی را نادیده می انگارند و اینگونه استدلال میکنند که هرجا اختلاف نظر و نابرابری در زمینه هایی همچون ثروت،آگاهی و اختیارات وجود داشته باشد،سیاست هم آنجا وجود دارد.
هرجا که تصمیم هایی گرفته میشود که بر مسیر زندگی افراد یا گروهها تأثیر می گذارد،در آن سیاست وجود دارد.قضاوت از سوی دولت درباره ی صلاحیت یک بازیکن برای بازی کردن،یا تصمیم فیفا برای اعطای میزبانی جام جهانی 2006 به آلمان به جای آفریقای جنوبی را میتوان از این نوع تصمیم گیری ها توصیف کرد
مفاهیم عمومی و سیاست،بسیار دو پهلو و متضاد به نظر می رسند.برای مثال،دادگاهها در انگلیس از رسیدگی به خشونت هایی که در زمینهای بازی روی میدهند،خودداری میکنند.به طور کلی،دادگاههای انگلیس این موضوع را به نهادهای اجرایی ملی وا می گذارند تا مجازات رفتارهای خشونت آمیز یک بازیکن علیه ورزشکار دیگر را،در زمین بازی به عهده گیرند؛ چرا که خشونت ورزی بازیکن فوتبال در زمین بازی علیه بازیکن دیگری،ماهیتی متفاوت از جرمی مشابه در خیابانها دارد.موضوع سیاست هم به همین اندازه بحث انگیز و دوپهلوست
جنبه های متفاوت سیاست و ورزش،شامل قوانین حق پخش مسابقات ورزشی،دوپینگ ورزشکاران و نقل و انتقال بازیکنان میان باشگاهها در سطح بین المللی است و نقش دولت ها در آن بسیار مهم است، بطور مثال درآمدی که دولت برزیل از صدور بازیکنان فوتبالش به دیگر دولتها بدست می آورد بیشتر از درآمدی است که برخی از دولت ها از صادرات بدست می آورند.