داستان جالب بهره وری
سهشنبه 4 آذر 1393 14:10
مورچه هر روز صبح زود با خوشحالی سرکار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد و به میزان زیادی تولید می کرد.رئیسش که یک شیر بود، از اینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد. اولین...